نی نی گولو | ||
|
سلام قند عسلم
عزیز دل مامان دیشب خوابت رو دیدم . یه پسمل ناز چقدر خوشگل و معصوم بودی ... خواب دیدم که تو رو بغل کردم و تو داری با اون چهره ی معصوم و زیبات من رو نگاه میکنی .. وای چه لحظه ای بود منم داشتم همین جوری تو رو میچلوندمت و بوست می کردم . کاش معصومیت تو بتونه به زندگیمون برکت ببخشه عسل مامان شبیه بابایی بودی مثل بابایی زیبا و خوشگل . دلم می خواد زودتر بیای تو دلم تا بتونم تا نه ماه دیگه تو رو در آغوش بگیرم .. همه ی فکر و ذکرم شده تو .. ببین چطور هنوز نیومدی تو دل مامان همه ی زندگیه من شدی . دعا میکنم که سالم و شاد پا به این دنیا بزاری ... امیــــــــــــــــــن راستی مامانی نکنه چون روز مادر بوده اومدی مامانی و ببینی؟ شیطون بلای من این جوری که بابایی حصودیش میشه... پس عسلم اگه تونستی تو خواب بابایی هم بورو چون اونم خیلی دوست داره فرشته کوچولوشو ببینه لمسش کنه و ببوستش.. دیشب رفته بودیم خونه عمو عباس که تازگیا نینیشون به دنیا اومده بود نمی دونی بابا چه ذوقی می کرد... مامانی قول دادیا پس حتما یه سر به بابایی هم بزن گلم میبوسمت عزیزتر از جونم [ سه شنبه 90/3/3 ] [ 12:8 عصر ] [ سپیده ]
|
|
[ طراحی : نایت ملودی ] [ Weblog Themes By : night melody ] |